به گزارش روابط عمومی باشگاه فولاد مبارکه سپاهان و به نقل از ایمنا، عصر یک روز وسط هفته در روزهای پایانی تابستان به جمع کشتیگیران خانه کشتی تجدد رفتهایم، جایی که نسلهای زیادی از کشتیگیران اصفهانی در آن فنون کشتی یاد گرفتهاند و قهرمانان و مربیان بیشماری راه و رسم پهلوانی آموختهاند. اینجا نونهالان و نوجوانان کشتیگیر در ساعات بعدازظهر که آفتاب دیگر رمق سوزان و گرم بودن را ندارد گرداگرد هم جمع شدهاند و از کسی که سالهای سال قهرمانان زیادی را به روی سکو فرستاده کشتی یاد میگیرند. برایم سوال است چطور حاضر شده از کنار گود کشتی در مسابقات المپیک و قهرمانی جهان بگذرد، عادت داشتیم او را همیشه با جوش و خروش همیشگیاش ببینیم؛ درحالی که کنار تشک کشتیگیران را کچ میکرد و بعد به هنگام پیروزی و قهرمانی با سالتو باراندازهای زیبایش خنده را به صورتهایمان هدیه میداد.
او زمانی یار غار محمد بنا بود، اما دیگر برای مدتی است آنها را در کنار هم نمیبینیم، مربی سابق تیم ملی کشتی همه اینها را کنار گذاشته و در خانه کشتی تجدد مشغول پرورش نسل جدید کشتی ایران است. همه اینها را گفتم تا به افتخار سالهای گذشته ایران و اصفهان برسم، به رسول جزینی.
برای دیدار با او مدتی را منتظر میمانیم، کاملاً جدی مشغول یاد دادن فنون کشتی است. گویا پیشتر از این نظم را به بچهها هم منتقل کرده و در نهایت به ما هم مستولی میشود برای دیدار و گفتوگو باید صبر کنیم. درنهایت بعد از حدود نیم ساعت رضایت میدهد دقایقی را در در برابر قاب دوربین ما باشد. آقا رسول شروع کنیم؟ رضایت میدهد؛ یک، دو، سه و گفتوگوی ما آغاز میشود.
در فنون مصاحبه همیشه گفته میشود سوالات چالشی گفتوگو را از همان ابتدا از مصاحبه شونده نپرسیم اما طاقتم طاق میشود و مستقیم میروم سراغ سوال اول؛
آقا رسول شما کجا اینجا کجا؟ آقای جزینی شما را روزی در مسابقات جهانی مشغول هدایت کشتیگیران تیمملی میدیدیم، اما حالا بازگشتهاید به اصفهان و مشغول پرورش نسل جدید هستید. قطعاً او هم میداند سوژه اصلی ما همین سوال ابتدایی است و گریزی به نبود کشتیگیر اصفهانی در ترکیب تیمهای ملی میزند و میگوید: ۱۴ سال در اردوهای تیم ملی حسرت داشتم یک اصفهانی به تیم ملی و میادین بینالمللی که مهمترین، پرمخاطبترین و قله آنکه المپیک است، حضور داشته باشد. در همین راستا اصفهان که در همه چیز سرآمد است میتواند در کشتی که یک مسئله ملی مذهبی است نیز شانس گرفتن مدال المپیک را داشته باشد.
از همکارانش، باشگاه سپاهان برای برپایی این گعده تشکر میکند و برای آنکه به لطف باشگاه سپاهان رویایش درحال تحقق است و سازماندهی خوبی پیدا کرده رضایت دارد. از او درخصوص دورنمای فعالیتش سوال میکنم، اینکه فکر میکند در آینده و در کدام تورنمنت جهانی یک کشتیگیر اصفهانی نام ایران را در سالن مسابقات طنین انداز کند و او پاسخ میدهد: کشتی به لحاظ فیزیولوژیکی یک ورزش پیچیده است چراکه تک بعدی نیست و همراه با استقامت، قدرت و انعطاف است به همین لحاظ حرکت در کشتی میلی متری است، اما حرکت مداوم و مستمر میتواند کمبود موجود را در آن جبران کند. از این رو امیدوارم در المپیک ۲۰۲۸ یا بعد از بتوانیم نتیجههای خوبی را بگیریم چرا که کار در کشتی ایران سخت است و بیشتر افراد در این حوزه مدعی و مدال دار در دنیا هستند.
با حرفهایش نشان میدهد بینهایت روی کار و اهدافش مصمم است؛ اما به همان اندازه کار کردن با ردههای پایه استقامت میخواهد. از او درخصوص سختی کار با این بچهها یا قهرمانان ملیپوش سوال میکنم؛ آقای جزینی کدام سختتر است؛ کار با این بچهها یا قهرمانان ملی و او میگوید: وقتی بچههای هفت الی ۱۰ ساله یا نونهال به این ورزش میآیند و فن پیچیدهای را به خوبی اجرا میکند باعث انرژی و انگیزه در ما میشود از این رو کار کردن با بچهها را سختِ شیرین تعبیر میکنم.
اما از دوری با رفیق گرمابه و گلستانش سوال میکنم و آن کسی نیست جز «محمد بنا». او درخصوص این چهره تصریح میکند: به آسانی نمیشود از نام «محمد بنا» رد شد چراکه وی فردی بزرگ بود و کشتی فرنگی و کشتی ایران را متحول کرد، اما افرادی به این موضوع اعتقادی ندارند. آنچه در کشتی فرنگی داریم و میدانم در آزاد هم تأثیرگذار بوده است. قبل از آن نیز کشتی داشتهایم و چرا کشتی ما این درخشش را نداشت. او این روزها تجربهاش را به فدراسیون منتقل میکند و به مدیران کشتی مشاوره میدهد.
فدراسیون تحت مدیریت علیرضا دبیر این روزها انتقادات زیادی را به دلیل نتایج کاروان ایران در مسابقات کشتی بلگراد تجربه میکند؛ او درخصوص این موضوع و مدیریت دبیر میگوید: کارنامه هر مدیر بیانگر خوبی و بدی مدیریت آن است از این رو علیرضا دبیر نمره قبولی را در موضوعات زیرساختی و نرمافزاری گرفته است و از موفقترین فدراسیونها در این سالها بود چراکه در چهار سال اول برای کشتی به اندازه صد سال کار کرده است بعد از آن نیز باید ادامه کارها را تکمیل کرد.
وی درخصوص مسابقات پیشروی تیم ملی کشتی یعنی مسابقات آسیایی هانگژو و المپیک فرانسه خاطر نشان میکند: تیم جوانی که داریم پتانسیل این را دارد که به راحتی حداقل چهار مدال طلا را در هانگژو به دست آورد؛ از این رو امیدوار هستیم در مسابقات المپیک که اهمیت زیادی دارد، نتیجه شایستهای را کسب کنیم.
اما سوال دیگری که به نظر میرسد برای رسول جزینی کمی چالشی باشد موضوع قهرمانی او با کشتی سپاهان بود. او با تیمی تقریباً غیربومی توانست قهرمان لیگ ایران شود. اما به نظر میرسد جزینی باز هم رشد کشتیگیر در اصفهان را قصد دارد در الویت کاریاش قرار دهد و در این باره میگوید: اگر با تیم بومی پنجم شویم ارزش آن بالاتر از آن است که با تیم غیر بومی اول شویم در همین راستا یکی از اهداف ما در جریان کشتی نونهال و گروههای پایه این است که در پنج الی شش سال آینده تیمی کامل، قوی و قابل ارائهای را در مسابقات لیگ برتر داشته باشیم که این موضوع امری دور از دسترس نیست، چراکه تمام عوامل از جمله روابط عمومی، پزشک و فیزیوتراپ در تلاش هستند تا به یک دستی تیم در لیگ برسیم و از این مهمتر کسب مدال در سطح بینالمللی آسیا، دنیا و المپیک را باشیم.
جزینی که در چهارمین دوره شورای شهر اصفهان جزو نمایندگان شهر به حساب میآمد حالا به کلی از آن فضا دور شده؛ اما سوال گذشتهام این بار با یک تفاوت تکرار میکنم. آقا رسول کار مدیریت شهری سختتر بود یا قهرمان پروری یا این بچهها. او پاسخ میدهد: قطعاً مدیریت شهری. اصلاً حاضر نیستم یکبار دیگر وارد چنین فضایی شوم. درواقع گروه خونیام به کار مدیریت نمیخورد. میخواهم راحت زندگی کنم. در فضای مدیریت باید هرلحظه فکر میکردم و زندگیام را میگذراندم اما حالا راحتتر زندگی میکنم.
پیش از کار در ردههای پایه فکر نمیکرده کار با ردههای پایه آنقدر برایش مشغله ایجاد کند، او درحال حاضر فکری برای بازگشت به دنیای قهرمانی را ندارد و در این خصوص میگوید: کار با بچهها وقت زیادی را به خود اختصاص میدهد، از این رو امیدوار هستیم این فرآیند به نتیجه برسد و منجر به افتخار آفرینی برای شهر و باشگاه سپاهان شود. یکی از ابعاد مربیگری این است که ذهن بچهها را بسازیم چرا که آنها با سن کم به سکو و مدال المپیک فکر میکنند. همچنین امیدوار هستیم که یکی از این بچهها تابو را بکشند و دنبال رو پیدا کند تا اینجا به کارخانه کشتیگیر سازی تبدیل شود.
کشتی در کنار فوتبال رشتههای شاخص کشورمان هستند. اما ریاضت و سختی شاید خانواده را آنچنان برای حضور فرزندانشان در رشته کشتی هماهنگ نمیکند. از او درخصوص همین موضوع سوال میکنم و او خاطر نشان میکند: امروزه فضای اطلاعات باعث شده است هیچ پدر و مادری فرزند خود را بیجهت جایی ثبت نام نکند که هزینه و وقت آنها هدر برود در همین راستا پدر و مادرهایی را میبینم که در زمان تمرین فرزندشان اینجا میمانند و تمرین آنها را مشاهده میکنند. مطمئن باشید اگر این مسیر درست نبود به اینجا نمیآمدند، اما اعتماد کردند و بچه را به ما سپردند؛ در همین راستا وظیفه داریم این بچهها را مانند فرزندان خود ببینیم و هر کاری از لحاظ اخلاقی و فنی را برایشان انجام دهیم.
در میان صحبتهایش میگوید روی تشک آنچنان آدم خوش اخلاقی نیستم و بچههایی که این فضا را انتخاب کردهاند با دلشان پای این کار آمدهاند؛ او در این باره ادامه میدهد: دنیای کشتی با تمام ورزشها متفاوت است؛ به عنوان مثال فوتبال برای بچه بازی است و از آن لذت میبرد، اما اینجا فرد ریاضت میکشد و بچهای که اینجا ماندگار میشود از نظر ذهنی نسبت به سن خود بزرگتر است.
وی با مورد خطاب قرار دادن خانواده و حضور کشتیگیران از رده پایه اظهار میکند: استعداد یک معقوله قدیمی شده است اما تلاش چاره کار است و اگر خانوادهای فکر میکند فرزندش مستعد به کسب قهرمانی است ما در خدمت آنها هستیم. کافی است یک ماه فرزند خود را برای تمرین بیاورد تا براساس علاقه و تلاشی که ما از او انتظار داریم از آن تست گرفته شود. در باشگاه آموزشهای لازم برای آماده کردن بچهها داده میشود اما اگر فردی آمادگی جسمانی خاصی داشته باشد یک قدم جلوتر است.
در آخر از جزینی این سوال را میپرسم؛ آیا این بچهها میدانند چه کسی آنها را تمرین میدهد و برایشان زحمت میکشد؛ او پاسخ خود را با پیشرفت دنیای تکنولوژی ربط میدهد و معتقد است این نونهالان و نوجوانان با نسل گذشته متفاوت هستند. آنها با یک جستوجوی ساده در اینترنت همه چیز را متوجه میشوند و نیازی نیست کسی به آنها نکتهای را گوشزد کند.
اما این جای پایان کار ما نیست؛ قصد داریم چندکلامی هم با نونهالان و نوجوانان کشتیگیر هم کلام شویم؛
امیرعلی نونهالال کشتیگیر نونهال که در وزن ۳۵ کیلوگرم کشتی میگیرد اولین فردی است که رضایت میدهد در گفتوگو ما حاضر شود. او به غیر از جمعهها هر روز هفته خود را در خانه کشتی تجدد میگذارند و به نوعی این فعالیت اوقات فراغت امیرعلی به حساب میآید. این کشتی گیر نوجوان درخصوص حضور در گود کشتی و فعالیت در این رشته میگوید: من اول کشتی را دوست نداشتم و بیشتر به فوتبال علاقهمند بودم. برادرم به اینجا آمد و کشتی کار کرد. برای دیدن کشتی برادرم به اینجا میآمدم. بعد از مدتی کمکم کنکجاو شدم کشتیبگیرم و حالا بعد از حدود یک سال واقعاً به کشتی علاقه دارم.
او رسول جزینی را با وجود سن کم به خوبی میشناسد و میداند جزینی چه قهرمانانی را پرورش داده است. از امیر علی درباره آینده سوال میکنم و اینکه فکر میکند روزی بتواند روی سکوی قهرمانی برود؛ پاسخش جالب است و میگوید: باید به آقا رسول اعتماد کنم و به حرفهایش گوش دهم و تمرینات را با جدیت انجام دهم. برای دومین سال است که میخواهم همزمان با درس کشتی را هم با جدیت پیگیری کنم و امیدوارم به هدفم که سکوی المپیک است برسم. فکر میکنم کشتی با همه رشتهها متفاوت است، حتی برای خود لقب پهلوانی هم دارد. جو کشتی کاملاً متفاوت است و وقتی در این فضا هستم از کار کردن لذت میبرم.
از او درخصوص سختیهای کشتی سوال میکنم و اینکه چطور تا این لحظه حاضر شده ریاضت را به جان بخرد؛ او که انگار مدتها برای پاسخ به این سوال فکر کرده است و جواب آمادهای برای آن دارد پاسخ میدهد: تا این لحظه سختی زیادی نداشتهام اما خودم را آماده کردهام در برابر سختیها، مصدومیتها مقاومت کنم و آن را من به زانو دربیاورم. حتی خوشحال میشوم روزی گوش شکسته باشم چراکه به نظرم این نشانه خوبی برای پهلوان بودن و سختی کشیدن است.
امیرعلی برای حضور در مسابقات کشتی استان لحظه شماری میکند؛ او سال گذشته توانسته مدال نقره وزن خود را کسب کند و حالا انگیزه بالایی دارد که قهرمان وزن ۳۵ کیلوگرم استان اصفهان لقب بگیرد.
حرفهای رسول جزینی به نظر میرسد به خوبی روی خودش را نشان داده، این بچهها بیشتر از سن شأن میفهمند و در آن شکی نیست؛ قصد دارم کمی با این نونهال کشتیگیر در شوخی را باز کنم از او میپرسم میدانی چغر و بد بدن چه معنی دارد و او کاملاً جدی پاسخ میدهد: یعنی تو کم نیاوری و کاری کنی رقیبت کم بیاورد.
با چند نونهال و نوجوان دیگر هم هم صحبت میشویم اما صحبتهای پایانی امیرعلی هنوز در گوشم تکرار میشود؛ شاید زندگی همین است؛ اما با این تفاوت که رقیبهای همیشگی ما همان سختیها هستند. به گونهای که تو برای رشد و موفقیت باید پیوسته با روزگار کشتی بگیری جوری که منش پهلوانی نشانه تو باشد و کاری کنی سختیها کم بیاورند!